خلاصه ای از کتاب
"او کلیشه ای بالفطره بود، استادی حواس پرت، با چهرهای مهربان و به سرعت قابل تشخیص، رفتار شخصی مطبوع و سیمایی ژولیده، چیزی شبیه عموی دوستداشتنی بسیاری از ماها. اگرچه نابغه بود، اما غرور و تکبری نداشت. دیدگاه های سیاسی وی مثل صلحطلبی اش به معنای آن بود که همیشه فاصلهای میان او و دم و دستگاهی هست که اروپا را به منازعه فاجعهبار جنگ جهانی دوم کشاند. شاید حتی نظریة گرانشش را بتوان نوعی فروریختن محترمانة نظم کهن دانست. او نقشی را بر عهده گرفت که جامعه بدان نیاز داشت." آلبرت اینشتین را میتوان نمونة تیپیکال تصور جامعه از یک دانشمند دانست؛ آدمی با ظاهری آشفته، کمی خل وضع در حرکات و سکنات و هوشی درخشان. شهرت و محبوبیت او سالها است تحسین همگان را برانگیخته و حتی بسیاری از مردم عادی که کوچکترین اطلاعی از ماهیت ایدههای او ندارند با نام اینشتین آشنا هستند و او را به عنوان نابغهای بزرگ ستایش میکنند. کتاب «اینشتین و پیدایش دانش کلان» نوشتة پیتر کولز از جمله آثاری است که با زبان موجز و همه فهم به بررسی کارهای گران سنگ این نابغة بزرگ می پردازد و سهم وی در گستردهتر کردن مرزهای دانش به خصوص دانش فیزیک را مورد مطالعه قرار می دهد. اما موضوع کتاب فقط به این موارد محدود نمی شود. نویسنده میکوشد به یکی از وجوه مهم شخصیت اینشتین هم بپردازد، چیزی که از آن به شمایل اینشتین یاد میکند. به باور کولز، گذشت سالها نه تنها چیزی از شهرت او کم نکرده که حتی سبب شده به بخشهایی از فرهنگ عامه راه پیدا کند و سیمای او به عنوان دانشمندی نمونه در تصاویر، فیلمها و به خصوص دنیای تبلیغات مورد استفادة فراوان قرار گیرد، چیزی که شاید در مورد هیچ دانشمند دیگری (البته به استثنای استیون هاوکینگ، آن هم تا حد بسیار اندکی) اتفاق نیفتاده باشد. دانستن اینکه نوآوریهای اینشتین تنها محدود به فیزیک نبوده و مثلاً حدود 50 اختراع ثبت شده نظیر یخچال کممصرف، دوربینهای خودتنظیم شونده و ... از او به جا مانده یا اینکه نوازندة ویولن خوبی بود و بسیاری از آثار موتزارت را نواخته بود و یا فعالیتهای حقوق بشریاش و نامزدی برای ریاستجمهوری (که البته هرگز نپذیرفت) سیمایی چندبعدی از این نابغه دوران ترسیم میکند.